محل تبلیغات شما
ما انسانها چرا و در چه شرایطی دروغ می گوئیم .چرا با دل کسی که از جان و دل دوستمان دارد بازی می کنیم . پاسخ اینجاست اصلا دوستش نداشتیم ایم ! به همین سادگی اصلاً علاقه ایی وجود نداشته که بخواهد از بین برود . یک وابستگی ، چیزی شبیه به این . به طرف مقابل ناخودآگاه به دروغ گفته ایم که دوستش داریم حالا که دل ساده او باور کرده می گوئیم به این دلیل و آن دلیل دیگر از تو بدمان  می آید . چرا الان بعد از این همه مدت از او بدت می آید بعد از 7 سال زندگی از او بدت می آید . او که پایت سوخت و ساخت با دشنامها ساخت و بخشید . فقط گاهی خلقش به خاطر نداشتن بچه تنگ می شد . عیب از خود مرد بود . مرد توانایی بچه دار شدن را نداشت . همین موضوع زن را دلسرد کرده بود . دوست داشت مادر شود بچه اش را شیر بدهد . ولی مرد بیماری لاعلاجی داشت . و غیر قابل درمان بود . ادامۀ جدا شدن رضا رو از مهتاب بعداٌ برای شما عزیزان میگم فقط این نکته رو در ادامۀ داستان در نظر داشته باشید . که در نهایت رضا به مهتاب خیانت میکنه و به زور وادرش میکنه به جدایی .

لعنت بر انسان دروغگو

دل ,بچه ,مرد ,آید ,کرده ,فقط ,می آید ,او بدت ,از او ,بعد از ,می گوئیم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بررسی دوره تاریخی ساسانیان